پرکاربردترین اصطلاحات حسابداری که باید بدانید!

در دنیای پیچیده حسابداری، تسلط بر اصطلاحات کلیدی برای موفقیت ضروری است. این اصطلاحات پایه و اساس ارتباطات، تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری مالی را تشکیل می دهند. چه یک حسابدار تازه کار باشید یا یک متخصص باتجربه، داشتن درک قوی از این اصطلاحات برای پیشرفت در حرفه خود ضروری است.
این راهنمای جامع به شما کمک می کند تا بر مهمترین اصطلاحات حسابداری تسلط پیدا کنید. ما به طور جامع 38 تا از مهمترین اصطلاح را تعریف می کنیم، نمونه هایی از نحوه استفاده از آن ارائه می دهیم و توضیح می دهیم که چرا برای حسابداران مهم است.

اصطلاحات اساسی حسابداری
1. دارایی:
- تعریف: منابع اقتصادی با ارزش که متعلق به یک تجارت یا سازمان است.
- نمونه: زمین، ساختمان، تجهیزات، موجودی کالا، حساب های دریافتنی، سرمایه گذاری ها
- اهمیت: دارایی ها نشان دهنده منابعی هستند که یک تجارت برای انجام فعالیت های خود و کسب سود در اختیار دارد.
2. تعهد:
- تعریف: بدهی هایی که یک تجارت یا سازمان به دیگران دارد.
- نمونه: حساب های پرداختی، وام های بانکی، مالیات های معوق
- اهمیت: تعهدات نشان دهنده وظایف مالی یک تجارت یا سازمان است که باید در آینده پرداخت شوند.
3. سرمایه:
- تعریف: ارزش خالص یک تجارت یا سازمان، که با کسر تعهدات از دارایی ها محاسبه می شود.
- نمونه: سرمایه سهام، سود انباشته
- اهمیت: سرمایه نشان دهنده مالکیت سهامداران در یک تجارت یا سازمان است.
4. درآمد:
- تعریف: پولی که یک تجارت یا سازمان از فروش کالاها یا خدمات به دست می آورد.
- نمونه: فروش، درآمد حاصل از سرمایه گذاری ها
- اهمیت: درآمد نشان دهنده منبع اصلی سود یک تجارت یا سازمان است.
5. هزینه:
- تعریف: پولی که یک تجارت یا سازمان برای انجام فعالیت های خود خرج می کند.
- نمونه: حقوق و دستمزد، اجاره، هزینه های ابزار
- اهمیت: هزینه ها نشان دهنده منابعی هستند که یک تجارت یا سازمان برای تولید درآمد مصرف می کند.
6. سود:
- تعریف: پولی که یک تجارت یا سازمان پس از کسر هزینه ها از درآمد به دست می آورد.
- نمونه: سود خالص، سود هر سهم
- اهمیت: سود نشان دهنده معیاری از عملکرد مالی یک تجارت یا سازمان است.

اصطلاحات مربوط به ترازنامه
1. دارایی های جاری:
- تعریف: دارایی هایی که به راحتی قابل تبدیل به پول نقد هستند، معمولاً ظرف یک سال.
- نمونه: موجودی کالا، حساب های دریافتنی، پیش پرداخت ها، وجه نقد
- اهمیت: دارایی های جاری نشان دهنده توانایی یک تجارت یا سازمان برای پرداخت تعهدات کوتاه مدت خود است.
2. دارایی های غیرجاری:
- تعریف: دارایی هایی که به سرعت قابل تبدیل به پول نقد نیستند، مانند زمین، ساختمان و تجهیزات.
- نمونه: زمین، ساختمان، تجهیزات، دارایی های ثابت نامشهود
- اهمیت: دارایی های غیرجاری نشان دهنده سرمایه گذاری های بلندمدت یک تجارت یا سازمان است.
3. تعهدات جاری:
- تعریف: بدهی هایی که باید در یک سال پرداخت شوند.
- نمونه: حساب های پرداختی، وام های جاری، مالیات های معوق
- اهمیت: تعهدات جاری نشان دهنده وظایف مالی کوتاه مدت یک تجارت یا سازمان است.
4. تعهدات غیرجاری:
- تعریف: بدهی هایی که در بیش از یک سال پرداخت می شوند.
- نمونه: وام های بلندمدت، اوراق قرضه
- اهمیت: تعهدات غیرجاری نشان دهنده وظایف مالی بلندمدت یک تجارت یا سازمان است.
5. سرمایه سهام:
- تعریف: پولی که سهامداران در یک شرکت سرمایه گذاری کرده اند.
- نمونه: سهام عادی، سهام ممتاز
- اهمیت: سرمایه سهام نشان دهنده مالکیت سهامداران در یک شرکت است.
6. سود انباشته:
- تعریف: سود کسب شده توسط یک شرکت که به جای توزیع به عنوان سود سهام به سهامداران، دوباره در شرکت سرمایه گذاری شده است.
- نمونه: –
- اهمیت: سود انباشته نشان دهنده منبعی از وجوه برای تأمین مالی رشد شرکت و افزایش سرمایه سهامداران است.
7. نسبت جاری:
- تعریف: معیاری از توانایی یک تجارت یا سازمان برای پرداخت تعهدات کوتاه مدت خود. نسبت جاری با تقسیم دارایی های جاری بر تعهدات جاری محاسبه می شود.
- نمونه: فرض کنید یک شرکت دارای دارایی های جاری به ارزش 100 میلیون تومان و تعهدات جاری به ارزش 50 میلیون تومان است. نسبت جاری این شرکت 2 (100 میلیون تومان / 50 میلیون تومان) است.
- اهمیت: نسبت جاری نشان دهنده نقدینگی یک تجارت یا سازمان و توانایی آن برای برآورده کردن تعهدات مالی کوتاه مدت است.

اصطلاحات مربوط به صورت سود و زیان
1. فروش:
- تعریف: درآمد حاصل از فروش کالاها یا خدمات.
- نمونه: فروش خالص، فروش ناخالص
- اهمیت: فروش نشان دهنده فعالیت اصلی یک تجارت یا سازمان و منبع اصلی درآمد آن است.
2. هزینه های عملیاتی:
- تعریف: هزینه هایی که با فعالیت های تجاری روزمره یک شرکت مرتبط است.
- نمونه: حقوق و دستمزد، اجاره، هزینه های ابزار، هزینه های بازاریابی
- اهمیت: هزینه های عملیاتی نشان دهنده منابعی است که یک شرکت برای تولید و فروش کالاها یا خدمات خود مصرف می کند.
3. درآمد عملیاتی:
- تعریف: سود حاصل از کسر هزینه های عملیاتی از فروش.
- نمونه: –
- اهمیت: درآمد عملیاتی نشان دهنده عملکرد اصلی یک شرکت و سودآوری آن از فعالیت های تجاری اصلی است.
4. درآمد غیرعملیاتی:
- تعریف: درآمدی که از فعالیت های عملیاتی یک شرکت حاصل نمی شود، مانند سود حاصل از سرمایه گذاری ها.
- نمونه: سود سهام دریافتی، سود حاصل از فروش دارایی ها
- اهمیت: درآمد غیرعملیاتی می تواند به افزایش سود کلی شرکت کمک کند، اما ماهیت غیرقابل تکرار آن باید در نظر گرفته شود.
اصطلاحات مربوط به جریان نقدی
1. صورت جریان نقدی:
- تعریف: صورت مالی است که جریان نقد ورودی و خروجی یک تجارت یا سازمان را در یک دوره زمانی خاص نشان می دهد. جریان نقدی به سه فعالیت اصلی تقسیم می شود: فعالیت های عملیاتی، فعالیت های سرمایه گذاری و فعالیت های تامین مالی.
- نمونه: –
- اهمیت: صورت جریان نقدی نشان دهنده توانایی یک تجارت یا سازمان برای تولید نقد و تامین مالی عملیات خود است.
2. جریان نقدی عملیاتی (CFO):
- تعریف: خالص نقد ورودی و خروجی از فعالیت های عملیاتی یک شرکت. فعالیت های عملیاتی شامل فروش کالاها یا خدمات، دریافت وجه از مشتریان و پرداخت وجه به تامین کنندگان است.
- نمونه: فرض کنید یک شرکت در یک دوره 3 ماهه 100 میلیون تومان از فروش کالا دریافت کرده است، 50 میلیون تومان به تامین کنندگان پرداخت کرده است و 20 میلیون تومان برای حقوق و دستمزد کارکنان هزینه کرده است. جریان نقدی عملیاتی این شرکت 30 میلیون تومان (100 میلیون تومان – 50 میلیون تومان – 20 میلیون تومان) است.
- اهمیت: جریان نقدی عملیاتی نشان دهنده توانایی یک شرکت برای تامین مالی عملیات جاری خود از طریق فعالیت های اصلی تجاری است.
3. جریان نقدی سرمایه گذاری (CFI):
- تعریف: خالص نقد ورودی و خروجی از فعالیت های سرمایه گذاری یک شرکت. فعالیت های سرمایه گذاری شامل خرید یا فروش دارایی های بلندمدت مانند زمین، ساختمان و تجهیزات است.
- نمونه: فرض کنید یک شرکت در یک دوره 3 ماهه یک ساختمان جدید به ارزش 100 میلیون تومان خریداری کرده است و 20 میلیون تومان تجهیزات قدیمی فروخته است. جریان نقدی سرمایه گذاری این شرکت 80 میلیون تومان منفی (100 میلیون تومان – 20 میلیون تومان) است.
- اهمیت: جریان نقدی سرمایه گذاری نشان دهنده نحوه مدیریت دارایی های بلندمدت یک شرکت و تاثیر آن بر نقدینگی است.
4. جریان نقدی تامین مالی (CFF):
- تعریف: خالص نقد ورودی و خروجی از فعالیت های تامین مالی یک شرکت. فعالیت های تامین مالی شامل افزایش یا کاهش سرمایه گذاری های سهامداران یا بدهی های یک شرکت است.
- نمونه: فرض کنید یک شرکت در یک دوره 3 ماهه 50 میلیون تومان سهام جدید منتشر کرده است و 30 میلیون تومان از وام های بانکی خود را بازپرداخت کرده است. جریان نقدی تامین مالی این شرکت 20 میلیون تومان (50 میلیون تومان – 30 میلیون تومان) است.
- اهمیت: جریان نقدی تامین مالی نشان دهنده نحوه تامین مالی یک شرکت توسط سهامداران و اعتباردهندگان است.
5. نسبت سریع:
- تعریف: نسبت سریع شبیه به نسبت جاری است، اما برای محاسبه آن موجودی کالا از دارایی های جاری کم می شود. نسبت سریع معیاری دقیق تر از نقدینگی کوتاه مدت یک شرکت است زیرا موجودی کالا به راحتی قابل تبدیل به پول نقد نیست.
- نمونه: فرض کنید یک شرکت دارای دارایی های جاری به ارزش 100 میلیون تومان، موجودی کالا به ارزش 40 میلیون تومان و تعهدات جاری به ارزش 50 میلیون تومان است. نسبت سریع این شرکت 1.2 (60 میلیون تومان / 50 میلیون تومان) است (100 میلیون تومان دارایی جاری – 40 میلیون تومان موجودی کالا).
- اهمیت: نسبت سریع نشان دهنده توانایی یک شرکت برای برآورده کردن تعهدات کوتاه مدت خود با دارایی های بسیار نقدینگی است.

اصطلاحات حسابداری انبار
1. موجودی کالا:
- تعریف: کالاهایی که یک شرکت برای فروش در انبار نگهداری می کند.
- نمونه: مواد اولیه، کالای در حال ساخت، کالای آماده فروش
- اهمیت: مدیریت موثر موجودی کالا برای اطمینان از داشتن مقدار کافی کالا برای پاسخگویی به تقاضا و در عین حال به حداقل رساندن هزینه های نگهداری موجودی کالا ضروری است.
2. روش های ارزشگذاری موجودی کالا:
- تعریف: روش های مختلفی برای محاسبه ارزش موجودی کالا در ترازنامه وجود دارد، از جمله روش میانگین موزون (Weighted Average Cost – WAC)، روش نخستین ورود – نخستین خروج (FIFO) و روش آخرین ورود – آخرین خروج (LIFO).
- نمونه: با استفاده از روش میانگین موزون، بهای تمام شده موجودی کالا با در نظر گرفتن میانگین وزنی قیمت خرید کالا در طول دوره محاسبه می شود. در روش FIFO، فرض بر این است که اولین کالای خریداری شده اولین کالای فروخته شده است. در روش LIFO، فرض بر این است که آخرین کالای خریداری شده اولین کالای فروخته شده است.
- اهمیت: روش ارزشگذاری موجودی کالا بر ارزش نهایی موجودی کالا و در نتیجه سود یا زیان شرکت در صورت سود و زیان تاثیر می گذارد.
اصطلاحات حسابداری بهای تمام شده
1. بهای تمام شده کالاهای فروخته شده (COGS):
- تعریف: هزینه ای است که برای تولید کالاهایی که در یک دوره زمانی خاص فروخته شده اند، متحمل می شود.
- نمونه: COGS شامل هزینه های مواد اولیه، نیروی کار مستقیم و سربار تولید است.
- اهمیت: COGS یک جزء اصلی در محاسبه سود ناخالص است که نشان دهنده سودآوری یک شرکت از فعالیت های اصلی تجاری آن است.
2. هزینه های مستقیم مواد:
- تعریف: هزینه مواد اولیه ای که به طور مستقیم در تولید یک محصول استفاده می شود.
- نمونه: هزینه چوب برای تولید مبلمان، هزینه پارچه برای تولید لباس
- اهمیت: هزینه های مستقیم مواد جزء اصلی COGS است و برای درک هزینه های تولید یک محصول خاص ضروری است.
3. هزینه های مستقیم نیروی کار:
- تعریف: هزینه دستمزد کارگرانی که به طور مستقیم در تولید یک محصول مشارکت دارند.
- نمونه: حقوق و دستمزد کارگران خط مونتاژ در یک کارخانه خودرو سازی
- اهمیت: هزینه های مستقیم نیروی کار جزء اصلی COGS است و برای درک هزینه های تولید یک محصول خاص ضروری است.
4. سربار تولید:
- نمونه: اجاره کارخانه، هزینه های ابزار، حقوق و دستمزد سرپرستان تولید، هزینه های برق برای کارخانه
- اهمیت: سربار تولید تخصیص داده می شود تا بخشی از COGS را تشکیل دهد. درک و مدیریت موثر سربار تولید برای کنترل هزینه های تولید و قیمت گذاری محصولات نهایی ضروری است.
اصطلاحات حسابداری حساب های دریافتنی
1. حساب های دریافتنی:
- تعریف: وجوهی است که مشتریان یک شرکت بدهکار هستند.
- نمونه: صورتحساب های فروش پرداخت نشده
- اهمیت: مدیریت موثر حساب های دریافتنی برای اطمینان از دریافت به موقع وجوه از مشتریان و حفظ جریان نقدی شرکت ضروری است.
2. دوره وصول مطالبات (DSO):
- تعریف: مدت زمان متوسط برای جمع آوری وجه از مشتریان. DSO با تقسیم حساب های دریافتنی متوسط بر فروش اعتباری متوسط در یک دوره زمانی خاص محاسبه می شود.
- نمونه: فرض کنید یک شرکت در یک دوره 3 ماهه دارای حساب های دریافتنی متوسط به ارزش 30 میلیون تومان و فروش اعتباری متوسط به ارزش 100 میلیون تومان است. دوره وصول مطالبات این شرکت 0.3 ماه (30 میلیون تومان / 100 میلیون تومان) است.
- اهمیت: دوره وصول مطالبات نشان دهنده سرعت تبدیل فروش اعتباری به وجه نقد است. دوره وصول مطالبات پایین تر مطلوب است زیرا نشان دهنده جریان نقدی بهتر است.
3. مشکوک الوصول:
- تعریف: حساب های دریافتنی که احتمال وصول آنها کم است.
- نمونه: صورتحساب های فروش مربوط به مشتریانی که سابقه بدی در پرداخت دارند.
- اهمیت: شناسایی و رسیدگی به مشکوک الوصول برای اطمینان از گزارش دقیق سود و زیان شرکت و ترازنامه ضروری است.

اصطلاحات حسابداری حساب های پرداختی
1. حساب های پرداختی:
- تعریف: وجوهی که یک شرکت به تامین کنندگان خود بدهکار است.
- نمونه: صورتحساب های خرید پرداخت نشده
- اهمیت: مدیریت موثر حساب های پرداختی برای حفظ روابط با تامین کنندگان و بهینه سازی جریان نقدی شرکت ضروری است.
2. دوره پرداخت صورتحساب (DPO):
- تعریف: مدت زمان متوسط برای پرداخت صورتحساب به تامین کنندگان. DPO با تقسیم حساب های پرداختی متوسط بر خرید اعتباری متوسط در یک دوره زمانی خاص محاسبه می شود.
- نمونه: فرض کنید یک شرکت در یک دوره 3 ماهه دارای حساب های پرداختی متوسط به ارزش 20 میلیون تومان و خرید اعتباری متوسط به ارزش 80 میلیون تومان است. دوره پرداخت صورتحساب این شرکت 0.25 ماه (20 میلیون تومان / 80 میلیون تومان) است.
- اهمیت: دوره پرداخت صورتحساب نشان دهنده مدت زمانی است که یک شرکت برای پرداخت صورتحساب های خود به تامین کنندگان اختصاص می دهد. دوره پرداخت صورتحساب بالاتر می تواند نشان دهنده جریان نقدی بهتر باشد، اما باید تعادل مناسبی با حفظ روابط با تامین کنندگان برقرار شود.
اصطلاحات حسابداری حقوق و دستمزد
1. حق الزحمه ناخالص:
- تعریف: کل مبلغی که قبل از کسر مالیات و سایر کسورات به کارمند پرداخت می شود.
- نمونه: حقوق ماهانه، دستمزد ساعتی، کمیسیون فروش
- اهمیت: حق الزحمه ناخالص مبنایی برای محاسبه مالیات بر حقوق و دستمزد و سایر کسورات است.
2. حق الزحمه خالص:
- تعریف: مبلغی که پس از کسر مالیات و سایر کسورات به کارمند پرداخت می شود.
- نمونه: مبلغ دریافتی واقعی کارمند در هر دوره پرداخت حقوق
- اهمیت: حق الزحمه خالص نشان دهنده درآمد نهایی که کارمند پس از کسورات دریافت می کند.
3. مالیات بر حقوق و دستمزد:
- تعریف: مالیاتی که از حقوق کارمندان کسر می شود و به دولت پرداخت می شود.
- نمونه: مالیات بر درآمد، مالیات تأمین اجتماعی
- اهمیت: مالیات بر حقوق و دستمزد هزینه ای برای شرکت است که باید در محاسبه سود و زیان لحاظ شود. همچنین برای کارمندان مهم است که از مالیات هایی که از حقوق آنها کسر می شود و نحوه محاسبه آنها آگاه باشند.
4. مزایای کارکنان:
- تعریف: مزایای اضافی که کارفرما به کارکنان علاوه بر حقوق و دستمزد ارائه می دهد، مانند بیمه درمانی، مرخصی با حقوق، برنامه بازنشستگی و غیره.
- نمونه: بیمه درمانی، بیمه عمر، برنامه بازنشستگی، مرخصی استعلاجی، مرخصی با حقوق
- اهمیت: مزایای کارکنان جزء مهمی از جبران خسارت کلی کارکنان است و در جذب و حفظ نیروی کار با استعداد نقش دارد.
5. هزینه کل کارکنان:
- تعریف: کل هزینه ای که یک شرکت برای جبران خسارت کارکنان متحمل می شود، از جمله حقوق و دستمزد، مالیات بر حقوق و دستمزد و مزایای کارکنان.
- نمونه: هزینه کل کارکنان شامل حق الزحمه ناخالص، سهم کارفرما در مالیات بر حقوق و دستمزد و هزینه های مزایای کارکنان است.
- اهمیت: هزینه کل کارکنان یک جزء مهمی از هزینه های عملیاتی یک شرکت است و باید به طور موثر مدیریت شود.
نتیجه گیری
با تسلط بر این اصطلاحات کلیدی حسابداری، درک بهتر و دقیق تری از صورت های مالی یک شرکت و نحوه عملکرد آن خواهید داشت. این دانش برای طیف وسیعی از افراد از جمله سرمایه گذاران، تحلیلگران مالی، مدیران کسب و کار و حسابداران مفید است.
به خاطر داشته باشید که این لیست جامع نیست و اصطلاحات تخصصی بیشتری در دنیای حسابداری وجود دارد. با این حال، این اصطلاحات پایه و اساسی را برای درک اصول حسابداری و مفاهیم مالی کلیدی فراهم می کند. برای یادگیری بیشتر، می توانید دوره های آموزشی حسابداری را بگذرانید، کتاب های درسی حسابداری را مطالعه کنید و از منابع آنلاین مانند وب سایت ها و مقالات آموزشی استفاده کنید.